شیطنت های فاطمه خانم

سلام فاطمه خانوم و همه دوستان. حتما باید بدونید چرا اینقدر دیر به دیر میام ، بله  فاطمه جونم تو سنی هست که اینقدر شیطونی و بازیگوشی میکنه وقت سر خاروندن برای مامان نمیذاره! دوست دارم هر کار جدیدی که انتجام میده رو به روز بیام بنویسم ولی وقت نمیکنم بنابراین مجبورم تیتیر وار بگم.

دختر گلم این روزا اینقدر شیرین شدی کارای جدیدی انجام میدی. نمیدونم کدومشو بگم! دختر گل من از بچه ها خیلی خوشش میاد و تا میبینتشون کلی ذوق میکنه. اما کاش محبتشو یه جور لطیف بهشون ابراز میکرد! بله دخمل شیطون بلای من اول با دندوناش به سمت فرد مورد علاقه نشونه میره و بوسه ای به لطافت دندوناش بهشون تقدیم میکنه. سجاد و امیرحسین رو که خیلی دوست داره بسیار مورد عنایت قرار داده! محمد مهدی که اصلا اجازه نمیده فاطمه خانوم نزدیکش بشه و با سلاح جیغ اونو از خودش دور میکنه این وسط دخمل من هم که دچار کمبود محبت میشه با بغض و آویزون کردن لبها دلشکستگیشو ابراز میکنه (قربونت برم فدات بشم عسل شیرین قربون اون لبای کوچولوت برم که بابایی عاشق اینه که به قول خودش قاشقیش کنی)

راه دیگه ابراز محبت چنگ زن به سر و صورت فرد مورد علاقه هست. که مامان جون بیشتر از این راخ مورد عنایت و لطف فاطمه کوچولو قرار گرفتن.

منم که تا دلتون بخواد بدنم از ابراز عشق (از علاقه گذشته!) کبود شده.

اما خانوم گلی در کنار این روش ها. بوسیدن و نازی کردن هم بلده نمیدونید چه لذتی داره و عسل شیرین صورت میبوسه اینقدر ذوق میکنم که میخوام درسته قورتش بدم این کارو مرتب برای عروسکاش که بغلشون میکنه انجام میده کتابا رو میبوسه (فکر میکنه قرآنه) عکس بچه ها رو هم میبوسه عکس رهبر هم میبوسه. وقتی میگیم آقای مهربون کو به عکس رهبر تنگاه میکنه. وقتی بگیم امام رضا کو نگاه به عکس گنبد امام رضا (ع) میکنه

دختر گلم به پنکه اشاره میکنه و صدای ویژ ویژ از خودش در میاره. وقتی خیلی بهش محبت میکنم و میخواد لوس بشه ساعت رو نشون میده وقتی حواسمون به موبایل تلویزیون و.. باشه و بخواد نظرمون رو جلب کنه خم میشه و با خنده دکی میکنه

افرادی که باهاشون جوره (مامان جون ، بابابزرگ، عزیزجون، باباجی، خاله عظیمه و رضیه، عمه زهرا، عمو رجبعلی ، دایی محمد علی و حسین. عمو علی و عم مجتبی، سجاد و امیرحسین) به غیر از فراد نامبرده اگر کسی مخصوصا آقایون بهش نزدیک بشن بغض میکنه و اگه باهاش حرف بزنن و یا خدای نکرده بغلش کنن هر آن امکان گریه کردنش وجود داره.

دختر عزیزم در سن یک سال و دو ماهگی با دستای کوچولوش سلام میکنه (باز و بسته کردن) بابای میکنه، به کبوترای خونه اشاره میکنه بیا بیا، چیزایی رو که میخواد نشون میده. با شنیدن صدای آهنگ دستاشو میچرخونه و میرقصه، با شنیدن صدای مداحی و قرآن سینه میزنه! ویژه ترین حرکتی که انجام میده موقعی که مهر میبینه و یا کسی نماز میخونیم دستاشو به نشونه الله اکبر گفتن بالا و پایین میاره!