فاطمه خانمفاطمه خانم، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
پیوند مقدس ما پیوند مقدس ما ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

فاطمه خانوم هدیه الهی

تولد یکسالگی هدیه الهی

1394/7/12 11:02
477 بازدید
اشتراک گذاری

یک ماه و 19 روز از تولد یکسالگی دخترم میگذره. ببخش عزیزم که نتونستم بیام برات از تولدت بنویسم.

22 مرداد یه جشن کوچولو برای تولد یکسالگی دخمل یک دونمون گرفتیم. جشنی ساده بدون تشریفات اضافه. مهمونای ما مامان جون و بابابزرگ، عزیزجون و باباحاجی، 3 تا عمه ها و دوتا خاله کوچکی بودن. عمو محمدجواد  به همراه خانموشون و محمد طه کربلا بودن و جاشون خیلی خیلی خالی.

یه کیک تولد با طرح باب اسفنجی گرفتیم. شام هم سالاد الویه درست کردم. میوه هم هندونه و خربزه.

اینم یه سری عکس از تولد نفسم. قربونت برم عزیزم انشالله همیشه زنده باشی.

هدیه ها:

مامان جون و بابا بزرگ :پاکت پول

عزیزجون و باباحاجی پلاک طلای کعبه

خاله عظیمه: کارت هدیه

خاله رضیه: سه چرخه

 

عمه عظیمه: گاوی (پیتکو پیتیکو!!!)

عمه مرجان: پاکت

من و بابایی یه عروسک که برای ماه رمضون میخونه (پشت سه چرخه سواره) و یه النگو

دست همگی درد نکنه زحمت کشدید. البته اینو بگم که دیر مهمونامون دعوت کردیم و یهویی شد.

قربون دخترم برم اولش از گاوی میترسید. ولی الان عاشقش و با گاوی و سه چرخه حسابی سرگرم میشه.

اما مهمانان ویژه ما هم هلیاسادات (دختر عمه عظیمه) و محمد مهدی (پسرخاله عظیمه) بودن که گاهی آبشون با هم تو یه جوب نمی رفت.

یه خاطره کوچولو از این جشن کوچیک این که من چند آهنگ جشن تولد دانلود کردم برای موقع دادن کادو ها که هلیا سادات با شنیدن اونا شروع به رقصیدن کرد!!خندهکه به قول ما مجلس گرم کن ما شد. محمد مهدی هم خجالت میکشیدخجالتمحبت فردای اون روز خاله عظیمه میگفت که محمد مهدی گفته برام تولد بگیرین به هلیا سادات هم بگید بیاد. مادرشم گفته میخوای

 

برات برقصه گفته نه زشته قربونت برم خاله که تو 4 سالگی اینقدر غرور داری!بوس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)