صدای قلب فرشته کوچولو!
امروز روز خیلی خوبی بود، آخه برای اولین بار منو بابایی باهم رفتیم و صدای قلب فرشته کوچولوی نازمون رو گوش دادیم! بابایی دفعه اولش بود که همراه من میومد داخل درمانگاه و اصلا با فضا آشنایی نداشت، برای همین راهنماییش کردم بیاد دم در تا صدای قلبتو بشنوه. یه خانم اونجا نشسته بود وقتی متوجه شد که بابایی روش نمیشه بیاد جلو، بنده خدا بلند شد رفت. منم درو نبستم که صدا کامل بیاد بیرون. از خانوم ماما اجازه گرفتم که صدای قلب فرشته کوچولومو ضبط کنم. اون خانوم مهربون هم بیشتر از همیشه گوشی رو شکمم نگه داشت تا بتونم صدا رو ضبط کنم. خیلی هیجان انگیز بود. وقتی اومدم بیرون از بابایی پرسیدم صدا رو شنیدی؟ خیلی ذوق زده بود گفت: آره ولی اولش فکردم صدای کولر داره...